راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

1. این روزها کمتر کسی را می‌شود پیدا کرد که نسبت به مذاکرات هسته‌ای و کش‌وقوس‌های 12 ساله‌ی آن و نتایجی که تا کنون به همراه داشته است، بی‌تفاوت باشد. تحلیل‌ها عمدتاً دوگانه است؛ «پیروزی بدون جنگ»، «انفجار اتمی بدون بمب»، «پیروزی ایران در جنگ اراده‌ها»، «توافق عزتمندانه»، «توافق تاریخی»، و یا «توافقی بدتر از بد»، «دغل‌بازی با رهبری»، «ورق خوردن تاریخ با سیب‌زمینی سرخ کرده؟!»، «کاغذپاره علیه برجام»، «نقض خطوط قرمز به طور آشکار» و ... نشان‌دهنده‌ی ناهم‌سویی نقدها و نظرات در محافل و جراید سیاسی است. دیپلمات‌های ایرانی توافق هسته‌ای را آغاز عصری جدید در تاریخ دیپلماسی نظام بین‌الملل می‌دانند و منتقدین برآنند که مبادا دیپلمات‌های کارکشته و انقلابی فریب اسب تروای 5+1 را بخورند که در قامت توافق هسته‌ای خود را به ساحل امنیت ملی ایران نزدیک کرده است.


2. حرف جدیدی نیست این‌که ایران دارای ظرفیت عظیمی برای بازارهای اروپایی و امریکایی است و اکنون پس از توافق، یکایک شرکت‌ها و برندهای معتبر دنیا در انتظار ورود به ایران صف کشیده‌اند تا سود حاصل از درآمد آن‌ها در بازار ایران مرهمی باشد بر ورشکستگی‌های اخیر اقتصاد جهانی؛ اقتصادی که هر لحظه وخیم‌تر و بدهکارتر از قبل می‌شود. بر همین اساس و البته بر اساس ذوق‌زدگی مسئولین دستگاه اجرایی که از ورود هرگونه کالای خارجی به داخل کشور، چه از نوع سیاسی باشد چه از نوع فرهنگی و چه از نوع اقتصادی، استقبال می‌کنند، می‌بایست دوره‌ای جدید در پدیده‌ی مصرف‌گرایی را در زندگی ایرانیان جستجو کرد و این موضوع اقتضائات فرهنگی خاص خود را دارد. به طور خلاصه باید گفت استحاله‌ی فرهنگی یکی از فرجام‌های برجام خواهد بود اگر نتوانیم جلوی ذوق‌زدگی خود را نسبت به سوء استفاده امثال مک‌دونالد بگیریم که پدیده‌ی پوشکین مسکو 1990 این‌بار در تهران 2015 تکرار شود.


3. و بالاخره تکلیف اقتصاد مقاومتی چه می‌شود؟ اقتصادی که معنای آن پیروی از الگوی اقتصادی بومی علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی است که کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص، افزایش کمی و کیفی تولید، اجرای سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف، ترویج مصرف کالاهای داخلی و پاسخ‌گویی به نیاز اقتصاد ملی از جمله لازمه‌های تحقق آن است. حال وقتی قرار است برای برندهای معتبر خارجی فرش قرمز پهن کنیم و مثلا فورد را در کنار ایران‌خودرو، اپل را در کنار مینیاتور و جی‌ال‌ایکس، کوکاکولا را در کنار زمزم و هارلی دیویدسون را در کنار کویرموتور ببینیم، دیگر چه جای رقابت، ترقی و پیشرفت کالاهای داخلی در کشور خواهد بود؟ آیا مسئولان در خصوص اقتصاد مقاومتی پس از توافق نقشه‌ی راهبردی دارند؟ آیا فعالیت هرگونه شرکت‌های خارجی در ایران، توجیه اقتصادی و فرهنگی دارد؟ آیا موضوع کلیدی و حساس سبک زندگی ایرانی-اسلامی پس از توافق و به‌شرط فعالیت این‌گونه برندها در داخل کشور به حاشیه نمی‌رود؟


4. آقای عراقچی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه‌ی خبری شامگاه دوشنبه 29 تیرماه گفت: «بین قطعنامه و توافق اختلاف وجود دارد. اگر توافق نقض شود قطعنامه هم نقض می‌شود اما عکس آن صحت ندارد... اگر نقضی صورت بگیرد مانند سال‌های گذشته نقض صورت گرفته و اتفاقی هم نیفتاده است. مفاد قطعنامه با مفاد توافق متفاوت است.» او در واکنش به سؤال مجری برنامه درباره‌ی احتمال استفاده از گزینه‌ی نظامی در صورت عدم اجرای تحریم تسلیحاتی، گفت: «احتمال این موضوع روی کاغذ و به صورت تئوریک وجود دارد اما اگر قدرتمند باشیم از لحاظ سیاسی امکان آن وجود نخواهد داشت!»

شاید این عبارت آخر تلخ‌ترین اعتراف دیپلمات‌های ایرانی درباره‌ی ناتوانی تئوری‌های یورگن هابرماس و توماس هابز درباره‌ی اداره‌ی نظام بین‌الملل باشد که امثال بشیریه و نقیب‌زاده در قالب «گفتمان دیپلماسی» دنباله‌رو آنها در فضای آکادمیک کشورمان می‌باشند. این‌که آقای عراقچی می‌گوید «اگر قدرتمند باشیم از لحاظ سیاسی امکان آن وجود نخواهد داشت» دقیقا تکرار ادعای 9 سال پیش آقای احمدی‌نژاد است که بر اساس «گفتمان مقاومت» می‌گفت: «تحریم‌ها کاغذپاره‌ای بیش نیستند...» چرا که اگر بنا به قول آقای عراقچی، جمهوری اسلامی قدرتمند باشد می‌تواند آنچه را که روی کاغذ نوشته می‌شود (بخوانید قطعنامه) نقض نماید! و حالا می‌شود بهتر از قبل عمق سخن مقام معظم رهبری را دریافت نمود که فرمودند: «من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام، حرف را صریح و صادقانه می‌گویم. دیپلمات یک کلمه‌ای را می‌گوید، معنای دیگری را اراده می‌کند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را می‌زنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را می‌زنیم...».

انعکاس در میدان 72

  • سید هادی مصطفوی

1. این روزها خیلی درگیرم، درگیر آینده! آینده‌ای که قرار است همین روزها بیاید و من را درون گرداب‌های سهمگین خود غرق کند. آینده خیلی زود می‌آید و این من هستم که باید از پس همه‌ی مشکلات و موانع پیش رو بر آیم.

2. زندگی خیلی بیشتر از آنچه فکر می‌کردم شیرین است. احلی من العسل... و این واقعا یک شعار نیست. یک انگیزه است. یک عقیده است. شیرینی زندگی زمانی چشیده می‌شود که واقعا درکش کنی، با مشکلاتش انس بگیری و از ته دل به امید ساختنش گام برداری. حی علی الازدواج!

3. خیلی وقت است وضعیت کتاب‌خوانی‌ام رو به راه نیست. و این مسأله خیلی عذابم می‌دهد. امیدوارم کمی متعادل شوم.



  • سید هادی مصطفوی

پس از مطالعه کتاب من زنده‌ام

ما رأیتُ إلّا جمیلا

"من زنده‌ام"؛ رمانی با بیان ساده و نگاه ظریف نویسنده به آنچه در دوران سخت اسارت بر وی گذشته است که به نوعی نمایه‌ای از صبر و ایستادگی زنان مسلمان ایرانی در هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران اسلامی بوده است. نویسنده در جای‌جای کتاب رودربایستی با مخاطب را کنار گذاشته و به شرح جزئیات کمتر گفته شده‌ی دوران اسارت (خصوصا اسارت بانوان ایرانی) پرداخته است. توصیف اتفاقات ناگوار دوران اسارت، رفتار بعثی‌ها با اسرای ایرانی خصوصا در اردوگاه العنبر و شوق همیشه زنده‌ی 4 بانوی جوان به دیدار دوباره‌ی وطن، خواننده را به وجد و هیجان زیادی می‌آورد.

مهم‌تر از همه‌ی این‌ها "تعریف عملی" صبر و استقامت است که همان استراتژی زینب کبری(س) است؛ همان ایدئولوژی که پایه‌اش "ما رأیت إلا جمیلا" است. اصلا ایدئولوژی زینب کبری در ایام اسارت جز صبر در برابر سخت‌گیری‌ها و رسوانمودن ایادی کفر نبوده؛ و این‌جا نیز "معصومه آباد" به خوبی از پس این تکلیف بزرگ برآمده است و چه زیباتر که اکنون رسالت زینبی‌اش در دوران اسارت را با رسالت زینبی‌اش در دوران آزادی که همان رسانه‌ای کردن رخدادهای پیش‌آمده است به خوبی ادا کرده.

این کتاب برای جویندگان عشق و حقیقت هم ثابت می‌کند که اگر می‌خواهی به معراج بروی باید همسری برگزینی که دامانش متبرک به دیانت زینبی باشد و خود نیز در این مسیر با ترسیم‌نمودن نقشه‌ی راه، امیدش را مضاعف گردانی.

از اینکه در این کتاب، افسران ارتش جمهوری اسلامی آن‌گونه که بودند نشان داده شده و نویسنده در صدد کم‌رنگ جلوه دادن نقش آنها در دفاع مقدس نبوده بسیار خوشحالم؛ که اگر ارتشی‌ها نبودند در همان روزهای اول...

شخصا از دو قسمت کتاب بسیار تأثیر گرفته‌ام؛ یکی نامه‌ی پدر معصومه به دخترش و دیگری وصیت‌نامه‌ی شهید آحمد آباد به ما!

"دختر توجیبی بابا" امروز عصای دست پدرهایی می‌شود که می‌خواهند همه‌ی دخترهای‌شان "معصومه" و همه‌ی "معصومه"های‌شان "آباد" باشند.

شاید بزرگترین فیضی که از این کتاب برده‌ام همین دو سه قطره‌ی اشکی باشد که در انتهای مطالعه از چشمانم جاری شدند.

زنده‌باد همه‌ی معصومه‌های وطن من!

  • سید هادی مصطفوی

و باز هم استاد مطهری

پیامبر اُمّــی

تا به حال این سؤال برای‌تان پیش آمده که پیامبر اکرم(ص) که تا پیش از آغاز رسالت، سواد خواندن و نوشتن نمی‌دانسته و اصطلاحا "اُمّی" بوده، آیا پس از رسالت، مواردی از خواندن و نوشتن توسط ایشان در تاریخ ثبت شده باشد؟

از خود و اطرافیان‌تان بپرسید آیا به چنین موضوعی اندیشیده‌اید و اینکه چه پاسخی به آن خواهید داد؟ آیا پیامبر پس از بعثت نیز همچنان امی و بی‌سواد بوده است؟ اصلا آیا تا به حال کتاب "پیامبر اُمّی" استاد مطهری را خوانده‌اید تا به لذت کشف این حقیقت عجیب دست یابید که پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، پس از بعثت نیز (جز مواردی معدود که البته مشکوک به صحت‌اند) نه می‌خوانده و نه می‌نوشته است؟ پس اگر مانند دیروزِ من، این کتاب هفتاد صفحه‌ای را نخوانده‌اید، حتما به سراغش بروید و قورتش بدهید!

شرح مجموعه‌ی گل مرغ سحر داند و بس

که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست

ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی

ترسم این نکته به تحقیق، نتانی دانست

  • سید هادی مصطفوی

از شرم برادرم: اولین اثر منتشر شده از میلاد عرفان‌پور که این روزها به چاپ چهارم رسیده است. مجموعه رباعی‌هایی که درباره‌ی شهدای دفاع مقدس و همسران و فرزندان آن‌ها و نیز خاطراتی که از شهیدان در زندگی امروزی ما وجود دارد، سروده شده است. کتاب با این رباعی شروع می‌شود:

یک دختر و آرزوی لبخند که نیست

یک مرد پر از کوه دماوند که نیست

یک مادر گریان که به دختر می‌گفت:

بابای تو زنده است... هر چند که نیست

سعی کنیم همیشه در کنار همه‌ی مطالعاتی که داریم، گریزی هم به شعر و شاعرانگی بزنیم. در شعر حقیقتی نهفته است که در هیچ کتاب و رمان و مجله‌ای نیست.

پی‌نوشت یک: دلم برای خواندن آثار سید مهدی شجاعی تنگ شده. امیدوارم بتوانم در همین نزدیکی‌ها بار دیگر کشتی پهلوگرفته را بخوانم.

پی‌نوشت دو: این مطلب هم در نوع خودش جالب است: زن باید خوشگل باشه

پی‌نوشت سه: 9 دی هم توقیف شد.

  • سید هادی مصطفوی

کنگره شعر هیئتی آمل

خیلی بیشتر از این‌ها باید دیده شود

خاصیت هر انقلاب فرهنگی و عقیدتی، دارابودن ایدئولوژی‌های مبتنی بر اندیشه‌های تثبیت‌شده‌ی فرهنگی است. اندیشه‌هایی که باید همه‌ی گزاره‌های مؤثر در پیشبرد اهداف انقلاب را در نظر بگیرد و طبق اصول و قواعد هم‌سو با فرهنگ جمعی، در شناسایی و فرآوری ایده‌ها و محصولات فرهنگی تلاش نماید. آنچه که انقلابیون را ملزم به پیگیری اهداف اولیه‌ی انقلاب می‌گرداند، تقویت عقیده‌ی اصیل انقلاب است که این "تقویت" در انقلاب‌های فرهنگی نظیر انقلاب اسلامی ایران با اصل "فرهنگ و هنر" گره خورده است. یعنی چنان‌چه بخواهیم ملت را در جهت پذیرش عقاید انقلابی آماده سازیم، صرف درنظرگرفتن مسیر سیاست، موفقیت‌آمیز نخواهد بود و می‌بایست اصول فرهنگی-هنری را به کار گرفت.

در برخی انقلاب‌ها هنر جلودار انقلاب و یا حداقل یکی از ارکان رهبریت آن می‌باشد. اما در برخی انقلاب‌ها نظیر ایران، هنر دنباله‌رو انقلاب و در مواردی حتی عقب‌تر از آن نیز می‌باشد. علت این پدیده ناظر به عمق مبانی فکری و زمان‌بر بودن درک اندیشه‌های انقلاب توسط هنرمندان است. به‌گونه‌ای که یک هنرمند ابتدا باید مبانی انقلاب را شناخته و درک نماید، سپس با توجه به ساختارهای فرهنگی حاکم و نیازهای فرهنگی جامعه و آزادی موجود، دست به خلاقیت هنری بزند؛ هنری از جنس انقلاب اسلامی!

شاعران انقلاب نیز از این مقوله مستثنی نمی‌باشند. در دهه‌ی اول انقلاب که قافله‌ی شعر انقلاب، تازه به راه افتاده بود، بیشتر شعرها معنامحور بودند. یعنی شاعران بیشتر بر روی مفاهیم و مضامین انقلابی توجه داشتند و تا حدی زیباشناختی اشعار به حاشیه رفته بود. ولی هرچه جلوتر آمدیم شاعران توانستند با کسب تجربه و با استفاده از دانش‌های ادبی، فرم و محتوا را به گونه‌ای هنرمندانه در هم بیامیزند که مشاهده سیر شعر انقلاب گواهی بر این ادعاست.

توجه بیش از پیش رهبر انقلاب بر به کارگیری مضامین انقلابی و دینی در اشعار، هنرمندان متعهد خوش‌ذوق را بیشتر از همیشه در این مسیر به تکاپو واداشته که از جمله‌ی آن‌ها برگزاری جلسات مختلف شاعران انقلابی و آئینی با رهبری معظم است. در واقع در این دوران شاعران در حال گذار از "مشق شعر" هستند و با خلق آثار گران‌بها در صدد شناساندن بُعد فرهنگی انقلاب اسلامی به مردم خصوصا نسل‌های آتی انقلاب می‌باشند.

ساختار فرهنگی حاکم بر کشور نیز هرچند بسیار عقب‌تر از حرکت‌های فرهنگی خودجوش مردمی است، لیکن باید برای جبران این عقب‌ماندگی نسبت به شناسایی استعدادهای انقلابی و به‌کارگیری آنها در نظام فرهنگی کشور بیشتر از همیشه همت گمارد.

شهرستان آمل با دارا بودن شعرای خوب و برجسته‌ی انقلابی، این هفته میزبان اساتید بزرگ شعر انقلاب اسلامی است که می‌تواند نقطه‌ی عطفی در شروع یک حرکت فرهنگی انقلابی در شهرستان آمل باشد تا بلکه مسئولان شهر تفاوت فرهنگ انقلابی حاکم بر این مراسم را با فرهنگ غیرانقلابی کنسرت‌ها و عزاداری‌های نمایشی و شوهای لباس و پاساژهای قارچ‌گونه‌ی این شهر دریابند.

انعکاس در هرازنیوز .

  • سید هادی مصطفوی

اصلاح‌طلبان به این شوک‌ها نیازمندند!

هر جناح سیاسی جهت پیروزی در انتخابات نیازمند اعتبار سیاسی و به دست آوردن پایگاه اجتماعی است که این روزها اهمیت این موضوع برای اصلاح‌طلبان بیشتر از همیشه می‌باشد. چرا که آنها پس از انتخابات سال 88 تا کنون حضور پررنگی در انتخابات‌های 90 و 92 نداشتند. در انتخابات سال 92 که نماینده اصلی آنها دکتر عارف پس از دستور رهبر معنوی اصلاحات (به طوری کاملا هوشیارانه و در حمایت از آقای روحانی) از ادامه‌ی رقابت کناره‌گیری نمود تا موجبات حذف جناح اصلاح‌طلب پس از شکست احتمالیِ این نماینده در وقایع سیاسی کشور رقم نخورد.

اکنون نیز اصلاح‌طلبان مانند همیشه از هر فرصتی جهت بازسازی پایگاه اجتماعی از دست‌رفته‌ی خود استفاده می‌کنند و منتظر شوک‌های به وجود آمده در فضای سیاسی و مدیریت آنها از طریق رسانه‌های پرتعداد خود می‌باشند.

در چند روز گذشته شنونده‌ی دو خبر مهم از دو شخصیت ویژه‌ی جمهوری اسلامی بوده‌ایم. نخست صحبت‌های چند روز گذشته‌ی سخنگوی قوه قضائیه در نشست خود با اصحاب رسانه بوده است که وی پس از سوال خبرنگاری، به "ممنوعیت به کار بردن اسم، تصاویر و اخبار مربوط به رئیس دولت اصلاحات در رسانه‌ها و مطبوعات" اشاره کرد. و دیگری گفتگوی اخیر خبرگزاری ایلنا با عزت‌الله ضرغامی است که وی در پاسخ به این سؤال که "نادیده گرفتن یک جناح سیاسی در برنامه‌های رسانه ملی از اصلی‌ترین انتقادات به سازمان صداوسیما بوده است" گفت: آن مسأله در چارچوب اهداف صداوسیما بود.

شاید این اظهارنظرها به ظاهر برای اصلاحات ناپسند باشد، اما باید توجه کرد که آنها منتظر دریافت چنین سیگنال‌هایی از مسئولان عالی‌رتبه‌ی نظام هستند تا بتوانند به شوک اجتماعی ناشی از آن دامن بزنند و پایگاه‌های اجتماعی و طیف خاکستری طرفدار خود را که در دوگانگی اصلاحات و اعتدال مانده‌اند به سوی خود بکشانند.

 

 


بعد از تحریر: تکذیب اظهارات منتسب به ضرغامی (+)

  • سید هادی مصطفوی

مصرف کالای داخلی؛ میزان علاقمندی ما به آینده‌ی ایران

گاهی آنقدر در موضع نقد و رصد اقدامات این و آن قرار می‌گیریم که دیگر فراموش‌مان می‌شود خودمان نیز ملزم به انجام شعارهایی که می‌دهیم هستیم. یک نمونه‌اش همین اظهار ولایت‌مدار بودن و تعهد نسبت به فرمایشات رهبر معظم انقلاب است. در یک نمونه، ایشان بارها و بارها بر لزوم استفاده از کالای داخلی و خطابودن تفاخر به مصرف کالای خارجی تأکید نمودند؛ اما با این حال گویا هنوز در این مقوله خودمان را ملزم به انجام نمی‌دانیم و چون به ضررمان تمام می‌شود به طور کلی آن را فراموش نمودیم.

همه‌ی خانواده‌های انقلابی خصوصاً آن دسته از جوانان انقلابی که در آستانه‌ی تشکیل خانواده‌اند و قصد خرید کالاهای مورد نیاز زندگی خود را دارند می‌بایست چند اصل را به عنوان اصول غیر قابل تغییر خرید مایحتاج‌شان لحاظ نمایند:

اول. ترجیح دادن کالاهای داخلی بر کالاهای خارجی؛ در این‌باره باید گفت خوشبختانه صنعت لوازم خانگی کشورمان تا آن حدی رسیده که بتواند کالاهایی اساسی نظیر یخچال، تلویزیون، لباس‌شویی، جاروبرقی، اجاق‌گاز و... را با کیفیت مناسب تولید کند.

دوم. توجه به اصل "میزان نیاز" خانواده به کالای مورد نظر در مقابل تفکر "آنچه دیگران دارند من هم باید داشته باشم"؛ یعنی باید دید چه کالایی و چرا باید در منزل قرار بگیرد و از خرید کالاهایی که صرفاً جنبه‌ی تجمل و پُزدادن و باکلاسی و پُرکردن ویترین آشپزخانه و... دارند اجتناب گردد.

سوم. داشتن روحیه و اعتماد به نفس کافی جهت دفاع از هویت مصرف کالاهای ایرانی؛ به گونه‌ای که در برابر سم‌پاشی‌ها و طعنه‌های اجتماعی ناشی از این اقدام، قدرت مواجهه داشته باشند و اصطلاحاً "کم نیاورند".

چهارم. تبلیغ فرهنگ استفاده از کالاهای ایرانی؛ که فقط به خاطر معروف نبودن و یا نداشتن رسانه‌ی فرهنگی مردمی، اسیر فرهنگ ناپسند شعار "مناسب نبودن کالای داخلی" شده‌اند.

«مردم و همه‌ی کسانی که علاقمند به ایران و آینده‌ی آن هستند و هم‌چنین دستگاه‌های دولتی باید کالاهای خارجی را که مشابه داخلی آن وجود دارد، استفاده نکنند».1 این عبارت، آخرین توصیه‌ی مقام معظم رهبری در خصوص مصرف کالای داخلی است که حجت را بر همگی ما تمام می‌کند.

توضیح:

1. بیانات در دیدار با مردم آذربایجان شرقی (+)

  • سید هادی مصطفوی