راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با موضوع «اقتصادی» ثبت شده است

مصرف کالای داخلی؛ میزان علاقمندی ما به آینده‌ی ایران

گاهی آنقدر در موضع نقد و رصد اقدامات این و آن قرار می‌گیریم که دیگر فراموش‌مان می‌شود خودمان نیز ملزم به انجام شعارهایی که می‌دهیم هستیم. یک نمونه‌اش همین اظهار ولایت‌مدار بودن و تعهد نسبت به فرمایشات رهبر معظم انقلاب است. در یک نمونه، ایشان بارها و بارها بر لزوم استفاده از کالای داخلی و خطابودن تفاخر به مصرف کالای خارجی تأکید نمودند؛ اما با این حال گویا هنوز در این مقوله خودمان را ملزم به انجام نمی‌دانیم و چون به ضررمان تمام می‌شود به طور کلی آن را فراموش نمودیم.

همه‌ی خانواده‌های انقلابی خصوصاً آن دسته از جوانان انقلابی که در آستانه‌ی تشکیل خانواده‌اند و قصد خرید کالاهای مورد نیاز زندگی خود را دارند می‌بایست چند اصل را به عنوان اصول غیر قابل تغییر خرید مایحتاج‌شان لحاظ نمایند:

اول. ترجیح دادن کالاهای داخلی بر کالاهای خارجی؛ در این‌باره باید گفت خوشبختانه صنعت لوازم خانگی کشورمان تا آن حدی رسیده که بتواند کالاهایی اساسی نظیر یخچال، تلویزیون، لباس‌شویی، جاروبرقی، اجاق‌گاز و... را با کیفیت مناسب تولید کند.

دوم. توجه به اصل "میزان نیاز" خانواده به کالای مورد نظر در مقابل تفکر "آنچه دیگران دارند من هم باید داشته باشم"؛ یعنی باید دید چه کالایی و چرا باید در منزل قرار بگیرد و از خرید کالاهایی که صرفاً جنبه‌ی تجمل و پُزدادن و باکلاسی و پُرکردن ویترین آشپزخانه و... دارند اجتناب گردد.

سوم. داشتن روحیه و اعتماد به نفس کافی جهت دفاع از هویت مصرف کالاهای ایرانی؛ به گونه‌ای که در برابر سم‌پاشی‌ها و طعنه‌های اجتماعی ناشی از این اقدام، قدرت مواجهه داشته باشند و اصطلاحاً "کم نیاورند".

چهارم. تبلیغ فرهنگ استفاده از کالاهای ایرانی؛ که فقط به خاطر معروف نبودن و یا نداشتن رسانه‌ی فرهنگی مردمی، اسیر فرهنگ ناپسند شعار "مناسب نبودن کالای داخلی" شده‌اند.

«مردم و همه‌ی کسانی که علاقمند به ایران و آینده‌ی آن هستند و هم‌چنین دستگاه‌های دولتی باید کالاهای خارجی را که مشابه داخلی آن وجود دارد، استفاده نکنند».1 این عبارت، آخرین توصیه‌ی مقام معظم رهبری در خصوص مصرف کالای داخلی است که حجت را بر همگی ما تمام می‌کند.

توضیح:

1. بیانات در دیدار با مردم آذربایجان شرقی (+)

  • سید هادی مصطفوی

حی علی گمرک! حی علی واردات!

بسیار دیده شده که برخی رسانه‌های تازه به عرصه‌ی مجازی واردشده، احتمالا برای جلب توجه بیشتر و افزایش کلیک و بالارفتن رتبه آلکسای وب‌سایت خبری خود، اقدام به انعکاس خبرهایی مصور مبنی بر شیوع بی‌حجابی و قلیان‌سراهای مختلط و فستیوال‌های بومی مروج بی‌حیایی و... می‌کنند که: ای وای! مملکت از دست رفت!! ببینید اوضاع و احوال جوانان چگونه است و چطور مورد اصابت تیروترکش‌های تهاجم فرهنگی قرار گرفته‌اند!

با مروری بر محتوای این‌گونه خبرها، صرف نظر از چند عکس سانتال مانتالی از دخترها و پسرها، آنچه که اصلا به آن پرداخته نمی‌شود طرح این پرسش است که چگونه و با طی کردن چه فرآیند قانونی این همه لباس‌های مروج (به قول خودشان) بی‌حیایی و در کنارش اجناسی که جز در مورد مانور تجمل قابلیت استفاده ندارند وارد ویترین مغازه‌های جمهوری اسلامی می‌شوند؟!

گمرک جمهوری اسلامی پر است از اجناسی که تماما در صدد تکمیل فرآیند استحاله‌ی فرهنگی سرمایه‌داران غربی است ولی ما همه‌ی توجه خود را به چهارتا جوان مصرف‌کننده‌ی این اجناس دوخته‌ایم.

یادم می‌آید گزارشی تصویری از رسانه ملی پخش می‌شد که طی آن با خانم‌های محجبه در داخل پاساژها مصاحبه می‌کردند و می‌گفتند ما برای پیداکردن یک مانتوی مناسب باید صدتا مغازه را زیرورو کنیم تا بلکه یکی از آن قدیمی‌ها نصیب‌مان شود!

نحوه‌ی چگونگی وارادات این‌گونه کالاها به خاک ایران، سوژه‌ی مناسب‌تری برای این‌گونه وب‌سایت‌ها است.

حی علی گمرک! حی علی واردات!

  • سید هادی مصطفوی

پیامک جدید دولت به مردم!!

یک بار دیگر با #799* تماس بگیرید!


این روزها سخن‌گفتن از بی‌تدبیری دولت، کار چندان سختی نیست؛ مسلماً وقتی در دهه‌ی فجر و در اوج تکرار شعارهای اصیل انقلاب اسلامی که همان «ذلت‌ناپذیری و آرمان‌خواهی» مردم می‌باشد با صحنه‌هایی مواجه می‌شویم که جز تحقیر و ایجاد خدشه به غرور و عزت مردم، حامل پیام دیگری نمی‌باشند، چیز دیگری هم نمی‌توان گفت.

اما نکته‌ی مهم این‌جاست؛ دولت «تدبیر و امید» که با «کلید» حل مشکلات به میدان عمل آمده بود، و می‌گفت انقدر فضا بحرانی است که دیگر مجال «تجربه و خطا» نمی‌باشد و می‌بایست از پیران دنیادیده و آگاه به مسائل روز استفاده کرد و بعد همه‌ی سیاست‌مداران عصر کوپنیسم را گرد هم آورد و با تمام هم‌اندیشی‌ها و با استمداد از تجارب آن‌ها به طرح‌های صد روزه و ضربتی روی آورد و نهایتاً ته ته ته فکر اقتصادی خود را به کار گرفت و یک سبد پنیر و برنج هندی و روغن و ... به مردم هدیه داد... آن هم در دهه‌ی فجر!!

البته اگر زیرکی و سیاسیت رجال بزرگوار به آن حد اعلای خود باشد، مسلماً می‌توانند از این تصاویر طوری سخن بگویند که ملت در 8 سال گذشته دچار قحطی و گرسنگی بودند؛ طوری که طبق آمارگیران باتجربه‌ی دولت، اکثر کدبانوها به دلیل نبود روغن، غذای خود را بخارپز و یا آب‌پز می‌نمودند و از سویی به دلیل مساعدنبودن شرایط جوی در 8 سال گذشته، آب به اندازه‌ی کافی به مزارع و مراتع نرسید و در نتیجه نه زمینی زیر کشت برنج رفت؛ پس در نتیجه مجبور شدند از کشور دوست و همسایه هند تقاضای برنج کنند و نه گاو و گوسفندی زنده ماندند که بخواهند به ما شیر بدهند و آن را به پنیر تبدیل کنند! و اصطلاحاً ضریب پنیر صبحانه‌ی مردم خصوصاً کارمندان و بازنشستگان که به مصرف عسل و سایر فراورده‌های غیرلبنی مقوی روی آورده بودند، پایین آمده بود.

از طرفی هم طبق شعار همیشگی مرشد بزرگ، چون قشر آسیب‌پذیر می‌بایست زیر سنگینی وزن این سبد لــــــــه بشوند، لذا دولتی‌ها سریعاً تصمیم گرفتند که اگر قشر آسیب‌پذیر و کم‌درآمد و به دنبال نان شب و واقعاً زیر خط فقر با #799* تماس گرفتند، این پیام را به ایشان بدهند:

«چون شما وضع‌تان خوب است و به این هدایای ناچیز نیازی ندارید، تصمیم گرفتیم عزت و کرامت شما را حفظ کنیم و سیاست گداپروری 8 سال گذشته را نسبت به شما اعمال نکنیم. البته از آن‌جایی که تعداد افرادی که واقعا در زیر سبد، لــــــــه شده‌اند، فراتر از انتظارمان بود، تصمیم گرفتیم در آینده‌ی نزدیک به برخی از آن‌ها نیز هدایایی در داخل سبد تقدیم کنیم».
  • سید هادی مصطفوی
گداپروری از نوع ...




1. دیشب خبر اعطای دو سبد کالایی به اقشار مورد نظر دولت را شنیدم. (+) طبق این خبر این دو سبد کالایی به اقشار زیر تعلق می‌گیرد:

الف ـ کلیه شاغلان و بازنشستگان دولت و نیروهای مسلح اعم از کارکنان رسمی، پیمانی و قراردادی و کلیه کارگران مشمول قانون کار و قانون تأمین اجتماعی

ب ـ روزنامه‌نگاران، خبرنگاران و هنرمندان (به تشخیص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) و دانشجویان متأهل (به تشخیص وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دانشگاه آزاد اسلامی) و طلاب (به تشخیص مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه)

ج ـ سرپرستان خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور.

تبصره ـ قضات و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی از شمول این تصویب‌نامه مستثنی می‌باشند.

پس از آن بلافاصله یاد کفاش سر محله‌مان افتادم. دکه‌ی کوچکی دارد و کفاشی می‌کند. او کارمند دولت نیست. نظامی هم نیست. ذوق روزنامه‌نگاری و استعداد هنرمندی هم ندارد. نه دانشجو است و نه طلبه. تحت پوشش کمیته‌ی امداد هم نیست. این سبد کالایی به او تعلق نمی‌گیرد!

صبح که طبق عادت معمول بیرون می‌رفتم، در نزدیکی میدان اصلی شهر، کارگرانی که همیشه صبح زود در قسمت مشخصی از خیابان جمع می‌شوند تا یکی بیاید و آن‌ها را برای کارهای ساختمانی به‌کار بگیرد، را دیدم. به آن‌ها هم تعلق نمی‌گیرد.

بعد گفتم؛ کارمندی که علاوه بر حقوق مشخص و تضمینی‌اش، امتیازات زیادی از جمله بُن مواد غذایی در فروشگاه‌های دولتی و وام‌های جورواجور و ... برخوردار است، به پنیر 800 گرمی چه نیازی دارد؟

بعد یاد عدالت افتادم، یاد احمدی‌نژاد...

یاد همین آقای روحانی و پدر عزیزش آقای هاشمی که می‌گفتند یارانه‌ها گداپروری است...
  • سید هادی مصطفوی