راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمل» ثبت شده است

فست‌فود، کافی‌شاپ، بانک... بستنی‌فروشی، نمایشگاه ماشین، بانک... آب‌انار، رستوران، بانک...!
این همه‌ی ویترین خیابان امام خمینی(ره) شهر ماست. ویترینی که با مغازه‌های عجیب‌وغریبْ‌فروشی و با معماری‌های مدرن و فانتزی و البته با مجوز رسمی از نهادهای ذی‌ربط کنار هم چیده شده و مدت‌هاست حال و هوای شهر را عوض کرده است. فقط کافی است یک بار از میدان هفده شهریور تا میدان قائم(عج) را مانند بسیاری دیگر، پیاده‌روی کنید و تعداد این مغازه‌های شیک و اتو کشیده را بشمارید.
به راستی آیا ظاهر شهر برای مسئولانش آنقدر بی‌اهمیت است که خیابان امام خمینی(ره) شهرمان با چنین ظواهر غربی و تگزاسی آراسته شود؟ اصلا آیا یک خیابان به این همه دکان‌هایی که مبلغ مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی‌اند نیازی دارد؟
انتقال بار فرهنگی مظاهر توسعه، ضمن توزیع، بر کسی پوشیده نیست. چنان‌چه می‌دانیم اگر پدیده‌ای که در مسیر تحقق اهداف توسعه و مدرنیزاسیون طراحی و ایجاد شده است، در شبکه‌ی توزیع قرار گیرد، بی شک بار فرهنگی مختص به خود را عینا به زبان مصرف‌کننده و بیننده‌ی خود ترجمه می‌کند و این پیام را به او می‌دهد که اگر مانند ما مصرف‌کننده‌ی این کالا و دنبال‌کننده‌ی این پدیده نباشی، از قافله‌ی عقلا و امروزی‌ها و مدگراها عقب خواهی ماند و از آن سو اگر در مقابل این فرهنگ مصرف‌گرای وارداتی بایستی، انگ عقب‌ماندگی و تهجر را بر تو خواهند زد. دست آخر هم مجبور می‌شوی همگام با دیگران از این رژه‌ی هماهنگ بانک‌ها و کافی‌شاپ‌ها و فست‌فودهای متجمل، سان ببینی!
مسلماً نگاه مسئولان شهر نیز در این عرض اندام فرهنگ وارداتی، نمی‌تواند بدون دخالت باشد. به نظر می‌آید نمای این خیابان و جانمایی دکان‌ها و ساختمان‌های تجاری‌‍اش، قربانی فقر فرهنگی مسئولانی شده است که ارزش‌ها را در بنر، شهدا را در یادواره‌های بی‌سرانجام و امام شهدا را در نام خیابان فهمیده‌اند!
  • سید هادی مصطفوی


تفکرات دهه‌ی شصتی یعنی همین!

این‌که عده‌ای فرهنگی‌کار بخواهند به مردم شهر هزارسنگر آمل یادآوری کنند که شهر ما هنوز هم هزارسنگر است، در گوشه و کنار شهر چند گونی شن و خاک‌اره پشت هم می‌گذارند و سنگر می‌سازند.


آن وقت این شهر، یک نشریه‌ی درست و حسابی ندارد، یک پایگاه خبری خوب ندارد، یک رسانه‌ی قابل توجه که به درد بچه‌های این شهر بخورد ندارد و .....
و یک سنگر فرهنگی درست و حسابی هم در این شهر نیست...
 

هنوز دهه‌ی شصتی فکر می‌کنند، هنوز برای ثبت گزارش و رفع تکلیف و چیک‌چیک کردن دوربین‌های‌شان...

دیگر خیال‌مان راحت شد... با این کار، آمل، هزارسنگر شد!


  • سید هادی مصطفوی

راهی برای پایانِ سرگردانی‌ها

تقریبا در اکثر شهرهای کشور، مخصوصا شهرهای کوچکی چون آمل، پراکنده‌بودن و یا سرگردان‌بودن نیروهای فرهنگی بیشتر از شهرهای بزرگ به چشم می‌خورد؛ چرا که به دلیل عدم حضور یک تیم و ارگان سازماندهی شده در چارچوب فکری جبهه‌ی فرهنگی انقلاب در فضای این شهرها، تقریبا هیچ مرکزی برای نشست و برخاست این نیروها و دیدار و هم‌اندیشی آنها با یکدیگر وجود ندارد. (البته برای طرح موضوع، ارائه‌ی راه حل و اقدام)


از طرفی، نبود دانشگاه سراسری در آمل، شیب سرعت ارتقای سطح فرهنگی فعالین این شهر را کندتر نموده که نمونه‌ی عکس آن را در شهر همسایه‌مان (بابل) به‌وضوح شاهدیم. طوری که تعداد قابل توجهی از فعالین فرهنگی آمل در بابل و ساری مشغول به فعالیت‌اند و عده‌ی زیادی نیز در تهران.

البته باید گفت که گروه‌ها و تیم‌های پراکنده‌ی زیادی در این شهر در حال فعالیت‌اند، لیکن نبود "مرکز"ی که بتواند این خرده‌جریان‌ها را به یکدیگر متصل کند تا تبدیل به جریان شوند، بسیار به چشم می‌آید.

یکی از ارگان‌هایی که می‌تواند این خرده جریان‌ها را به هم متصل کند، نشریات و دفتر نشریات است؛ طوری که در این شهر جز یکی دو هفته‌نامه که محتوای آن‌ها هیچ ارتباطی به مقوله‌هایی که در اولویت جبهه‌ی فرهنگی انقلاب می‌باشد، وجود ندارد. شاید بخش زیادی از حجم این نشریات را آگهی‌های مزایده و مناقصه و تبریک و تسلیت شامل می‌شود.

اگر نشریه‌ای با داشتن محتوای مورد نظر جبهه‌ی فرهنگی انقلاب (که دغدغه‌ی نیروهای ارزشیِ سرگردان می‌باشد) در هر هفته بر روی باجه‌ی روزنامه‌فروشی‌ها دیده شود، مسلماً می‌تواند در دورهم جمع‌کردن و از سستی خارج‌کردن این نیروها مؤثر واقع شود. چرا که یک شخص با انگیزه، با خواندن این نشریه خواهد دانست که گروهی با طرز تفکر مطلوبش یک جا جمع شده‌اند و دارند کار فرهگی می‌کنند. لذا در اولین فرصت، این قطره هم به جمع جریان آن چشمه‌ی کوچک خواهد پیوست.

دعا کنید بتوانیم این کار را انجام بدهیم.


  • سید هادی مصطفوی