راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رهبر انقلاب» ثبت شده است


تأملی در برگزاریِ این همه یادواره‌های شهدا در شهرها و روستاها

زنده نگه‌داشتن یاد و نام شهدا فریضه‌ی بسیار مقدسی است که باید بر انجام این کار اهتمام ورزید. در سال‌های اخیر نیز این کار بیشتر از همه در قالب برگزاری مراسم یادواره‌ی شهدای یک محله و یا یک روستا و یک شهر و استان صورت گرفته است که صرفاً یک برنامه‌ای نمادین است.

به عبارت دیگر باید گفت اکثر فعالیت‌های صورت‌گرفته فقط و فقط مخصوص همان بازه‌ی زمانی است که آن برنامه در حال اجراست و برای زمان‌های بعد از خودش، مصرفی ندارد. اکنون دیگر بنرهای چند متری اعلام برگزاری یادواره‌های شهدای یک روستا و محله و کوچه و ... در جای‌جای شهر قابل مشاهده است و همگی مساجد و حسینیه‌ها اگر هیچ کاری هم در طول سال نکنند، مراسم یادواره‌ی شهدا را در کارنامه‌ی خود دارند.

سؤال اساسی و مهم این‌جاست که آیا نیازی به این همه یادواره‌های شهدا داریم؟ و آیا مسئولین برگزاری این مراسم و مدیرانی که اجازه‌ی برگزاری این مراسم را می‌دهند به خروجیِ و آورده‌ی این مراسم فکر کرده‌اند؟ یادواره‌هایی که با قرائت قرآن شروع می‌شوند، یکی از رزمندگان خاطرات جنگ تعریف می‌کند، یک روحانی سخنرانی می‌کند و آخر روضه‌ای هم خوانده می‌شود و ... تمام! و این‌که این برنامه‌ها مختص همان زمانی است که در حال برگزاری است و در نهایت هر سال یک شهر می‌ماند با ده‌ها و صدها یادواره‌هایی که با مصرف بیت‌المال و کمک‌های مردمی، اندک خروجی‌ای هم ندشتند.

علت این همه ریخت‌وپاش و شلختگی، عدم توجه به مسئله‌ی «تولید محصولات فرهنگی» است. چرا که قاطبه‌ی متولیانِ این‌گونه برنامه‌های به‌ظاهر فرهنگی، هیچ‌گاه به این موضوع فکر نمی‌کنند که چنان‌چه یک محله‌ای دارای چند شهید است، در کنار مراسم سالیانه، به تألیف کتاب و تهیه‌ی مستند و فیلمی از زندگی‌نامه‌ی آن شهدا پرداخته شود تا برای نسل‌های بعد هم بتوان کاری کرد. عموماً در این‌گونه برنامه‌های مقطعی، کار آموزشی صورت نمی‌گیرد که بتواند بر اذهان و قلوب مخاطبانش تأثیر عمیق بگذارد.

نمونه‌ی بارز این پدیده در اردوهای راهیان نور هم دیده می‌شود. نهادها و سازمان‌هایی که در طول سال به کارهای نمادین و اردویی روی می‌آورند، راهیان نور را هم صرفا یک کار نمادینی می‌دانند که باید همه‌ساله برگزار شود و می‌پندارند که با این کار، یاد و نام شهدا را زنده نگاه می‌دارند؛ اما به‌واقع این اردوها را نمی‌توان کار فرهنگی تلقی کرد؛ چرا که «کار فرهنگیِ یک هفته‌ای» نداریم؛ بلکه قبل و بعد از این اردو باید فعالیت‌هایی صورت بگیرد. اما شاهدیم که پس از برگزاری اردو، نه کسی جذب سیستم شده و نه هیچ اتفاق جدیدی افتاده؛ اما اگر چنان‌چه قبل از برگزاری اردو، سلسله برنامه‌های آموزشی برای مخاطبان برگزار شود، آن شخص خودش را در متن کار حس می‌کند و نگاهش به اردو یک نگاه معنوی است نه صرفا سفری به مناطق عملیاتی!

کسی را در نظر بگیرید که در حال نگارش یک کتاب پیرامون زندگانی یک شهید است و برای این کار، آموزش‌هایی را دیده و تحقیقاتی هم به عمل آورده است. حال وقتی این شخص وارد فضای مناطق عملیاتی می‌شود، چنان نگاهی دارد که از وجب‌وجب مناطق و ثانیه‌ثانیه‌ی اردو برای پیشبرد اثر خود استفاده می‌کند و پس از اردو نیز افسرده و دلگیر نمی‌شود و مثل برخی‌ها در وبلاگ و دفتر خاطراتش اظهار شرمندگی و بدبختی و عجز و ناله نمی‌کند که ای وای ما هیج کاری برای شهدا نکرده‌ایم! بلکه پس از اردو با نشاط بیشتری به ادامه‌ی نگارش کتاب خود می‌پردازد. ( و یا هر اثر فرهنگی دیگر)

به طور کلی شرکت در این‌گونه مراسم و اردوها به خودی خود، هدف نیست؛ بلکه ابزاری است برای رسیدن به هدف. هدف هم تولید اثری است که بتوان به آن افتخار کرد که شاید آن‌چنان زیبا و تأثیرگذار باشد که رهبرت راجع به آن بگوید:

«ساعات خوش و با صفایی را در مقاطع پیش از خواب، با این کتاب گذراندم؛ والحمدلله»یک

* یک. بخشی از تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب نورالدین پسر ایران؛ بیستم دی‌ماه 90

بازنشر در عمارنامه و تا شهدا و راز57 .
  • سید هادی مصطفوی

تدبیر سیاه روزنامه دولت!


پس از دیدن برنامه زنده‌ی تلویزیونی از گزارش صد روزه آقای روحانی، پس از دیدن تیتر اصلی امروز روزنامه ایران دلم گرفت... دوباره سیاه‌نمایی، دوباره عقده‎گشایی...


مقام معظم رهبری، چند روز پس از انتخابات:

من در مورد اظهاراتى هم که نامزدهاى محترم در تلویزیون کردند -  قبل از انتخابات عرض کردم - عرایضى دارم؛ فعلاً خیلى مجال نیست انسان تفاصیل را بگوید؛ لیکن یکى از حرف‌هاى ما همین است.

بله، نقاط ضعفى وجود دارد، اما نقاط قوّت را هم باید دید. دولت کنونى هم نقاط قوّت فراوانى دارد، گیرم نقاط ضعفى هم وجود دارد. کدامِ ما در کار کردمان، در عملمان، نقطهى ضعف نداریم؟ نقاط قوّت را هم باید دید.

کارهاى مهمى در کشور انجام گرفته است. خدماتى که شده، کارهاى زیربنائىاى که انجام گرفته، سازندگىهائى که انجام گرفته، این‌ها را نباید ندیده گرفت. این‌ها در اظهارات نامزدهاى محترم، در برنامههاى دو سه هفتهاىِ تبلیغات انتخابات، غالباً ندیده گرفته میشد.

چقدر خوب بود وقتى که مثلاً معضل اقتصادى را بیان می‌کنند، گرانى را بیان می‌کنند، تورم را بیان می‌کنند - که البته این‌ها واقعیت هم دارد - در کنارش کارهائى که انجام گرفته است، زحماتى که کشیده شده، این‌ها را هم بیان می‌کردند. این‌جور برخورد کردن، انصاف است.

انسان باید هم جهات مثبت را ببیند، هم جهات منفى را ببیند. البته بدیهى است کسى که خود را به مردم عرضه می‌کند، اشکالات موجود را مىبیند، به مردم هم می‌گوید، این ایرادى ندارد؛ اما در این زمینه نباید مطلق نگاه کرد و فکر کرد؛ نقاط مثبت هم باید گفته شود، نقاط منفى هم گفته شود.

  • سید هادی مصطفوی

روز قدس یکى از برجسته‌‌‌‌‌ترین یادگارهاى امام عزیز ماست؛ نشانه‌‌‌‌‌ى دل‌بستگى انقلاب و
دل‌بستگى ملت ما به ماجراى قدس شریف و ماجراى فلسطین است. به برکت روز قدس، این نام را ما توانستیم هر سال در دنیا زنده نگه داریم. خیلى از حکومت‌ها و خیلى از سیاست‌ها می‌خواستند، مایل بودند، تلاش کردند، پول خرج کردند که مسئله‌‌‌‌‌ى فلسطین فراموش شود. اگر تلاش جمهورى اسلامى نبود، اگر ایستادگى جمهورى اسلامى با تمام قوا در مقابله‌‌‌‌‌ى این سیاست خباثت‌‌‌‌‌آلود نبود، بعید نبود که بتوانند مسئله‌‌‌‌‌ى فلسطین را به‌تدریج به زاویه بکشانند؛ اصلاً فراموش کنند.

الآن هم خود دستگاه استکبار و خود صهیونیست‌هاى خبیث معترفند، معتقدند و ناراحت‌اند از این‌که جمهورى اسلامى پرچم فلسطین را برافراشته است و نمی‌گذارد که با سازش‌کارى‌هایى که می‌خواهند انجام بدهند، مسئله‌‌‌‌‌ى فلسطین را از دور خارج کنند. روز قدس، روز زنده‌کردن این یاد و این نام است.

رهبر انقلاب اسلامی - سی‌ام شهریور ماه 1388
  • سید هادی مصطفوی

نقدی بر روایت غیر منصفانه‌ی الف


1. عصر دیروز خبرگزاری الف در مطلبی با عنوان «مقایسه بیانات رهبر انقلاب در دیدار پایانی با سه دولت هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد» بخشی از ذکاوت سیاسی خود را به نمایش گذاشت. این‌که چرا رهبری در سخنان آخرین دیدار دولت آقای احمدی‌نژاد با ایشان، نامی از "احمدی‌نژاد" نبردند و در عوض در دیدارهای پایانی دولت‌های آقایان هاشمی و خاتمی، نام‌شان را به زبان آوردند!؟ (بخوانید)

و پس از آن به یک نتیجه‌ی مهم دست یافت:

«رهبر معظم انقلاب در دیدار پایانی با دولت احمدی‌نژاد، بر خلاف دولت‌های هاشمی و خاتمی، مستقیماً درباره رئیس‌جمهور، اظهارنظر نفرمودند و این نکته‌ای است که هواداران افراطی دولت احمدی‌نژاد باید به دلایل آن فکر کنند.»


2. همه‌ی رؤسای جمهور گذشته‌ی ایران، حامیان خاص خودشان را داشته و هنوز هم دارند. این‌که بعضا رگه‌هایی از افراط هم در نوع حمایت‌شان از رئیس‌جمهور محبوب‌شان وجود داشته، غیر قابل انکار است. حامیان افراطی احمدی‌نژاد هم کم نیستند. اما باید از این مطلب‌نویس سایت الف پرسید که ارتباط این مواردی که مطرح نمودید با نتیجه‌ی پایانی شما چیست؟ به نظر می‌آید نوعی تخلیه‌ی کدورت و کینه بوده تا نقد سازنده و یا تلنگری به‌جا.

3. از طرفی رهبری در همان بخش اول سخنان خود در مورد رسانه‌ای شدنِ اقدامات و خدمات دولت و نیز طیفِ افراطیِ انکارکننده‌ی اقداماتِ برجسته‌ی دولت فرمودند:

«البته مخالفین و کسانى که بى
اطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چیزهایى را که جلوى چشم هم هست، انکار می‌کنند. یعنى کارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مىبینند، منعکس شده، این را دوست دارند انکار کنند. کارى به این نداریم که حالا بعضىها ممکن است نگاه خوشبینانهاى یا دوستانهاى یا منصفانهاى نداشته باشند؛ بالاخره در فضاى عمومى کشور باید این‌ها گفته شود و ثبت شود؛ این‌ها بسیار مهم است

رهبری در ادامه بارها به تعریف و تمجید از رئیس‌جمهور و دولت پرداختند؛ از جمله:

«این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آن‌ها افتخار کرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزههاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوههاى انقلابى نکرد؛ این خیلى کار بزرگى بود

اما ظاهرا و باطناً هنوز الف و الفی‌ها نتوانستند به خود قبول نمایند که بخش زیادی از انتقادات آن‌ها به دولت و شخص رئیس‌جمهور، کینه‌توزانه و کاملا افراطی بوده است. تا جایی که تیتر مطلب الف برای خبر دیدار رهبری با هیئت دولت چنین است: رشته‌ی خدمت را رها نکنید

گویا خنثی‌تر از این جمله، حرف دیگری پیدا نکردند تا برای عنوان مطلب خود انتخاب نمایند، که البته این سخن رهبری نیز به این دلیل است که
«طبعاً امثال شماها، مدیران شایسته و کارآمد، در هر بخشى از بخش‌ها خالى از مسئولیت نمی‌مانند.»

4. نتیجه‌ی پایانی: .................... به خودتان واگذار می‌کنم.

.................................................................................................

پی‌نوشت یک: خواستم این مطلب را بر پست اخیرم - یک ابتکار جدید در زندگی - ضمیمه کنم، اما مطمئن شدم کسی در آن‌جا، این مطلب را نمی‌خواند: آسیب‌شناسی جشن‌های عروسی مثلاً اسلامی

پی‌نوشت دو: اگر وقتش را دارید کتاب "بشنو از نی" استاد صفائی حائری را در ماه رمضان بخوانید. شرحی بر دعای ابوحمزه‌ی ثمالی است.

پی‌نوشت سه: مطلبی از محمد حسین وزارتی با عنوان رهبری و بدرقه‌ی دولت‌ها در khamenei.ir

پی‌نوشت چهار: دریافت روزنگار آخرین دیدار دولت با رهبر انقلاب (+)
  • سید هادی مصطفوی

از کوه، فقط کاهَش را نشان‌مان دادند!


از میان آن همه حرف، فقط ربّنای شجریان اهمیت داشت؟؟

هر سال ماه رمضان که می‌شود خیلی‌ها یادی از محمدرضا شجریان می‌کنند و آن "ربّنا"ی معروفش. حتی در مناظرات انتخاباتی هم یکی از کاندیدها از ایشان یاد می‌کند و حسرت پخش‌نشدن این نوا را در صداوسیما می‌خورد. در این روزها معمولا کمتر پایگاه خبری است که خبر "نظر رهبر معظم انقلاب در مورد ربنای شجریان" را در گوشه و کنار و یا متن پایگاه خود منعکس نکند. ( + + + + )

رهبری در اسفند سال 1370 در دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران‌ (+) به طور مفصل پیرامون بسیاری از گزاره‌های فرهنگی و معرفتی که مربوط به رادیو می‌شد سخنانی ایراد فرمودند که بخشی از آن نیز مربوط به ربنای محمدرضا شجریان بوده است. ایشان فرمودند:

«...البته همین دیروز یا پریروز بود که دیدیم بعد از اذان دعایى با لحن عربى خوانده شد که خوب و دلنشین بود؛ اما اگر بخواهند آن را بِکِشند، چیز مطلوبى نخواهد شد. البته استثناهایى هم وجود دارد؛ مثلاً آن «ربّنا»هایى که شجریان خوانده و در ماه رمضان قبل از اذان مغرب مى‌گذارند، یک کار هنرى است؛ یک کار حالى نیست؛ مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آن‌طور چیزى را بگذارد؛ نه، بعد از اذان، به نظرم مى‌رسد که همین صداى معمولىِ مسجدىِ ما بهتر و مناسب‌تر باشد.»

اشتباه نکنید! قصد بنده بازگویی نظر ایشان در خصوص ربنای شجریان نیست. رهبری در آن سخنرانی به چندین نمونه‌ی مهم دیگر نیز اشاره کردند که نمی‌دانم چرا کمتر رسانه‌ای به طور تحلیلی به آن‌ها اشاره کرده است. شاید برای شما هم جالب باشد ولی بخوانید نظر رهبری در خصوص روضه‌خوانی‌ها و سینه‌زنی‌ها در مراسم عزاداری ائمه(علیهما السلام):

«
مسأله‌ى دیگر، مسأله‌ى روضه‌هاست. روضه‌خوانى و سینه‌زنى باید باشد؛ اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن - آن سنت سنیه - مربوط به همه‌ى ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه‌اى مى‌خواند، عده‌اى دلشان نرم مى‌شود و گریه مى‌کنند؛ این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى‌کردن یک حرف است، روضه‌خوانى و سینه‌زنى راه‌انداختن یک حرف دیگر است. روضه‌خوانى و سینه‌زنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا به‌خصوص، در شب و روز بیست‌ویکم ماه رمضان، سینه‌زنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى‌بن‌جعفر(علیه‌السّلام) - با این‌که وفات آن بزرگوار از وفات‌هاى داراى روضه‌خوانى است - من لزومى نمى‌بینم که سینه‌زنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحه‌خوانى و سینه‌زنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصایب‌شان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‌آور است.»

«...حتماً لازم نیست که عزادارى به همان شکل سنتىِ روضه‌خوانى باشد که اولش چیزى مى‌خوانند و بعد هم احیاناً آخرش دمى مى‌گیرند و سینه‌اى مى‌زنند؛ نه، شرح حال را بیان کنید؛ مثلاً یک نفر با بیان خوب و لحن محزونى، وضع زندان‌رفتن حضرت موسى‌بن‌جعفر را بیان کند؛ حوادث تلخ زندان را بیان کند؛ بعد شهادت حضرت را بیان کند؛ بعد مراسم تشییع را بیان کند؛ در این صورت هر کس که آن‌جا نشسته باشد، دلش نرم مى‌شود.»

و البته سایر نقطه‌نظرات ایشان در همان سخنرانی، پیرامون استفاده از موسیقی در مراسم عزاداری و تواشیح و اذان و... و هم‌چنین آشنا نبودن مردم با سیره‌ی اهل بیت و بررسی‌نکردن زندگی آن بزرگان به صورت تحلیلی، که ظاهراً بی‌مشتری مانده‌اند. این ضرب‌المثل را شنیده‌اید که «برخی‌ها از کاه، کوه می‌سازند.» اما این‌جا برعکس است. از کوهی به آن بزرگی فقط کاه آن را نشان‌مان می‌دهند و سپس از همان کاه، کوه می‌سازند!

انعکاس این مطلب در اول‌نیوز ، خبرنامه دانشجویان ایران ، نکات‌پرس و الف .

این مطلب را از روح‌الله رشیدی بخوانید: راه‌های مبارزه با اثرات روزه‌داری! (+)
  • سید هادی مصطفوی