بیانیهها؛ کاغذپارهای بیش نیستند!
شاید اوج فعالیتهای تشکلهای دانشجویی را در چند سال اخیر بتوان در سالهای 88 و 89 به حساب آورد. سالهایی که به اقتضای اتفاقاتی که پیدرپی رخ میدادند و با توجه به حساسیت برخی از آنها، اهمیت انجام برخی کارهای تشکیلاتی بیشتر از سایر فعالیتها جلوه مینمود. اگر نگاهی به بیلان کاری تشکلهای دانشجویی بیندازید، صدور بیانیههای پیدرپی را در رأس همهی فعالیتهایشان مشاهده مینمایید. بیانیههایی که بعضاً بسیار پراهمیت و جنجالی جلوه مینمودند و برخی نیز فاقد هر گونه سود و فقط محض خالینبودن عریضه، صادر میشدند.
انتخابات ریاست جمهوری امسال و رخدادها و حواشی مربوط به آن بار دیگر حال و هوای صدور بیانیه را در فضای اتحادیهها و تشکلهای دانشجویی زنده کرد و تقریباً هر هفته و یا هر دو هفته، یک بیانیه از سوی اتحادیههای دانشجویی صادر میشد. تکذیب برخی شایعات در خصوص مواضع سیاسی اتحادیهها، درخواست از شورای نگهبان برای بررسی دقیق و منصفانهی صلاحیت نامزدها، اعلام حمایت از کاندیدای مورد نظر، تبریک به مردم و رهبری به خاطر خلق حماسهی سیاسی از جملهی موضوعات آن بیانیهها بود.
پس از آن، چند هفتهای بازار بیانیهنویسی کساد شده بود که با معرفی وزرای پیشنهادی توسط دکتر روحانی، دوباره جان تازهای در پیکر واحد صدور بیانیهی تشکلها و اتحادیههای دانشجویی دمیده شد که ماحصلش صدور چندین بیانیه با محوریت تذکر به مجلس در رعایت انصاف و ... جهت صدور رأی اعتماد به وزرا، فتنهگر خواندن شماری از وزرا، مناسبنبودن وزیر پیشنهادی علوم برای تصدی این وزارت، عدم رعایت اعتدال در پیشنهادات دکتر روحانی برای وزارتخانهها و مواردی از ایندست بوده است.
شاید در همین دو سه روز گذشته تعداد تماسهایی که از اتحادیههای دانشجویی و افراد مختلف با دبیر تشکلها و مسئولین روابط عمومیشان جهت امضای فلان بیانیه در خصوص وزرای پیشنهادی گرفته شده، بیشتر از ده مورد شده باشد. شاید هم بیشتر!
وقتی به برخی از این بیانیهها نگاه کنیم، خواهیم دید که فاقد نکتهای مهم و قابل تأمل و قابل اعتراض میباشند که بخواهیم به خاطرشان بیانیه صادر کنیم.
احتمالا با پایانیافتن جلسهی رأی اعتماد به وزرا، دوباره سیل بیانیهها با محوریت انتقاد به عملکرد مجلس جهت دادنِ رأی اعتماد به وزرایی چون آخوندی، نامدار، ربیعی و حتی ظریف آغاز میشود که دست آخر، هیچ فایدهای هم نخواهد داشت. بیجا نیست بگوییم اگر دیروز میلی منفرد رأی میآورد، دوباره القابی برای مجلس میساختند و میگفتند پنجشنبهی سیاه مجلس! اما فعلا با وزیر نشدن او و نجفی حداقل میتوانند بگویند پنجشنبهی خاکستری مجلس!
بد نیست تجدید نظری در نوع فعالیت تشکلهای دانشجویی صورت بگیرد، و به شأن و جایگاه اقدامی چون "صدور بیانیه" بیشتر از پیش توجه شود. در غیر اینصورت اهمیت بیانیه و منزلت آن به شدت کاهش مییابد و آنوقت است که اعتدالیون میگویند: "بیانیهها کاغذپارهای بیش نیستند!"
- ۰ نظر
- ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۲۷