راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنبش دانشجویی» ثبت شده است

به مناسبت فرا رسیدن روز دانشجو

حرمت آن سه قطره خون را نگه داریم!

هر سال 16 آذر که فرا می‌رسد، شور و شوق عجیبی در دل دانشجویان به وجود می‌آید. تقریباً اکثر دانشگاه‌ها حتی با یک مراسم کوچک و یا حتی با یک بیانیه هم که شده، این روز را و خاطراتش را و اهدافش را ولو با محتوای متفاوت گرامی می‌دارند.

بهره‌برداری سیاسی از این واقعه از سوی برخی احزاب و گروه‌های معلوم‌الحال سیاسی که به گواه تاریخ، دائماً در صدد کسب قدرت در جامعه - به هر نحوی - بوده‌اند، همواره سنگی بزرگ در جلوی حرکت عدالت‌خواهانه‌ی جریان دانشجویی بوده است. گروه‌هایی که دانشجویان را نه به‌مانند یک نیروی فکری، که به‌عنوان یک ابزار در جهت پیشروی هر چه بیشترشان در عمق سیاست تلقی می‌کردند و با ترویج غوغاسالاری و تنش‌زایی در محیط‌های دانشجویی، و نیز با ایجاد خواسته‌های تصنعی در مرام‌نامه‌های گروه‌های دانشجویی، آنان را از اصول و اهدافشان دور می‌ساختند.

به نظر می‌آید یکی از مهم‌ترین ضعف‌های دانشجویان در خصوص روز دانشجو، عدم آگاهی از ماهیت این روز و سیر تاریخی جنبش دانشجویی است که به دلیل نپرداختن مناسب جریانات دانشجوییِ صاحب میدان به این مسائل در دو دهه‌ی اخیر، اهمیت این موضوع در نزد عموم دانشجویان کم‌رنگ شده و لذا این‌جاست که روز دانشجو به نفع جریانی که بیشتر از همه به جنجال‌آفرینی و غوغاسالاری بها بدهد، مصادره می‌شود. مسلم است که بازگویی درستِ تاریخ رخداد 16 آذر خودبه‌خود درون‌مایه‌ی آن را برای شنونده روشن می‌سازد و هیچ‌گاه نمی‌گذارد جریانات دانشجویی بر خلاف آنچه امروزه عده‌ای شعارش را می‌دهند، پازل احزاب و گروه‌های شکست‌خورده و یا در حال ظهور سیاسی باشند.

آن‌چه امروزه باید بیشتر از پیش در خصوص روز دانشجو و خصوصیات ماهوی آن بحث و بررسی گردد، ماهیت ضد استبدادی و ضد استکباری آن است که همین موضوع، زمینه‌های وقوع 16 آذر 32 را فراهم کرد. چرا که در آن سال، جریان دانشجویی می‌بایست هم با استبداد داخلی و هم با استکبار خارجی مبارزه می‌نمود که البته از آ‌ن‌جا که استبداد داخلی، زیرمجموعه و نمایی از استکبار خارجی بود، نهضت مقاومت ملی و شاخه‌ی دانشجویی‌اش، بُعد مهم‌ترش (=استکبار خارجی) را در رأس مبارزه قرار دادند تا با این کار خودبه‌خود ماهیت نظام حاکم بر کشور نیز زیر سؤال برود. چرا که مهم‌ترین عامل در وقوع حرکت‌های اعتراضی دانشجویان و در کنار آن‌ها بازاریان در پائیز 32، شنیدن اخباری مبنی بر برقراری ارتباطی دوباره با دولت انگلیس و هم‌چنین خبر ورود نیکسون - معاون اول رئیس‌جمهور وقت امریکا - به ایران در 18 آذر بود.

حال آن‌که برخی از گروه‌های دانشجویی فارغ از داشتن درک درستی از ماهیت 16 آذر 32، این جنبش را جنبشی مبارز و دائماً منتقد نسبت به نظام حاکم بر می‌شمرند و این‌گونه است که با ظهور جریاناتی که در صدد به صحنه آوردن نظامی (معمولا نظام لیبرال دموکراسی) در مقابل نظام جمهوری اسلامی می‌باشند، مشتاقانه به سمت‌شان می‌روند و در آخر هم با دست‌های خالی صحنه را ترک می‌کنند.

روز بعد از واقعه‌ی 16 آذر نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه تهران، که هنوز به خون دانشجویان بی‌گناه رنگین بود، دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. صبح روز ورود نیکسون به ایران، یکی از روزنامه‌ها در سرمقاله‌ی خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه‌ی سرگشاده‌ای خطاب به نیکسون نوشت که البته بلافاصله توقیف شد. سرمقاله‌ای که می‌تواند سرمشقی برای جریانات دانشجویی کنونی‌مان باشد. در آن سرمقاله خطاب به نیکسون چنین نوشته شده بود:

«هر گاه دوستی از سفر می‌آید، یا کسی از زیارت باز می‌گردد، و یا شخصیتی بزرگ وارد می‌شود، ما ایرانیان به فراخور حال، در قدم او، گاوی یا گوسفندی قربانی می‌کنیم؛ آقای نیکسون! وجود شما آنقدر گرامی و عزیز بود که در قدوم شما 3 نفر از بهترین جوانان این کشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی کردند».

باشد که حرمت آن سه قطره خون را نگه داریم.

نشر در: فارس، خبرنامه دانشجویان ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دانشجو، نکات‌پرس

  • سید هادی مصطفوی

تأملی در رویکرد اداره‌های فرهنگی دانشگاه‌ها به فرهنگ


اگر حداقل ادراک را نسبت به مؤلفه‌های مهم و تأثیرگذار بر زندگی نسل جوان امروز داشته باشیم، در می‌یابیم که مؤلفه‌ی فرهنگ بیش از همه، می‌تواند به بروز و تقویت قوای جوانان کمک نماید. در کنار این مقدمه باید افزود که رشد بی‌سابقه‌ی تعداد دانشجویان در دانشگاه‌های کشور علاوه بر ایجاد مشکلاتی نظیر این‌که فضای جامعه را از جوانانی تحصیل‌کرده، متوقع و فاقد دانش لازم در زمینه‌ی تحصیلی مربوطه اشباع می‌کند، آنان را از داشتن هر گونه تحلیل و نظر منطقی پیرامون مسائل اجتماعی محروم می‌سازد و آن‌گاه آنان را تحویل جامعه‌ای می‌دهد که اکثر هنجارها و ناهنجاری‌های آن توسط همین فارغ‌التحصیلانِ ساده‌اندیش معرفی می‌شود.

نمی‌توان از فعالیت‌های خوبِ صورت‌گرفته در طول سی‌وپنج سال از عمر از انقلاب اسلامی چشم پوشید، لیکن با تأسف باید پذیرفت که فرمول فرهنگی دستگاه‌های دولتی و اداری و نهادهای فرهنگی ما نظیر سازمان تبلیغات اسلامی، صداوسیما، وزارت ارشاد، کمیسیون‌ها و بخش‌های فرهنگی ادارات و حتی برخی خُرده فعالیت‌های حوزه‌های علمیه و خصوصاً ادارات امور فرهنگی دانشگاه‌ها دیگر جواب‌گوی نیازهای ما نیست و اکثر تئوری‌های آنان با شکست مواجه شده است.

وجود «مدیریت بخش‌نامه‌ای» و «نظارت از درون» ادارات فرهنگی دانشگاه‌ها و خلأ چشم‌گیر کارشناسان زبده که با حداقل‌های کار فرهنگی آشنا باشند، باعث شده تا رویکرد جنبش دانشجویی از فرهنگی‌کاران دانشگاهی به سوی فرهنگ‌سازان غیر دانشگاهی برود که گویا این اتفاق، به ذائقه‌ی دهه‌ی شصتیِ مسئولان خوش نیامده است؛ مسئولانی که عمده‌ی فعالیت‌های فرهنگی‌شان حداقل به یک یا دو دهه‌ی پیش باز می‌گردد و اکنون با بالیدن به گذشته‌ی خویش و با به‌کارگیری همان استراتژی‌های سوخته، اکثر سکان‌های مهم فرهنگی را از آنِ خود نموده و ناخواسته دانشگاه‌ها را از تحرک و نشاط لازم محروم نموده‌اند؛ دانشگاهی که قرار است مبدأ همه‌ی تحولات کشور باشد.

اکنون می‌توان بهترین راهکار جهت خروج از بحران مدیریت فرهنگ را از لابه‌لای جملات شهید بزرگوار حسن باقری دریافت کرد؛ ایشان در سال شصت، در یکی از یادداشت‌های خود جمله‌ی تکان‌دهنده‌ای می‌نویسند: «باید به خود جرئت داد و پذیرفت که این نحوه‌ی جنگیدن دیگر به درد نمی‌خورد. باید استراتژی جنگ عوض شود».

اما با این وجود، مسئولین نه تنها به «بُن‌بست»رسیدنِ تئوری‌های خود اعتراف نمی‌کنند، بلکه بر روی همان ایده‌های ویترینی‌شان صحه می‌گذارند و جهت عملی‌شدنِ آن‌ها «ریال»های زیادی صرف می‌نمایند و در نهایت هم برای یک‌دیگر مراسم تقدیر و تجلیل برگزار می‌کنند... حق هم دارند؛ چرا که نه مسیر نقدی را در کنار اقدامات خود می‌گشایند و نه فعالیت‌ها و برنامه‌های مهم و اصلی تشکل‌های دانشجویی، با کیفیت مطلوب به تصویب می‌رسد.

از سوی دیگر، دانشجویان ما هم دچار نوعی «حواس‌پرتی» و «جو زدگی» شده‌اند؛ به‌گونه‌ای که معیارهای آنان در انجام فعالیت‌ها و هم‌چنین مطالبات از مسئولان، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و سوء استفاده‌ی مسئولان از این ساده‌اندیشیِ نسل حاضر دانشجویان - که زاییده‌ی همین نظام آموزشی است - عرصه‌ی فرهنگ را به برهوتی لم‌یزرع می‌کشاند که دیگر حرف‌های دل‌سوزان و روشن‌گران شنیده نمی‌شود.

نشر در تصریح، راز57، اهراب، جادنیوز .

  • سید هادی مصطفوی

ظاهرا مشکلات داخلی و مدیریتی کشور در حوزه نظام آموزش عالی، بیشتر از آن حدی است که در روزنامه ها و جراید می خواندیم. تا آنکه امروز شنیدیم 12 نفر از دانشجویان و فعالین فرهنگی و انقلابی دانشگاه خلیج فارس به دلیل پیگیری مطالبات خود از مسئولین دانشگاه به مدت یک ترم تحصیلی از دانشگاه اخراج شدند!

ماجرا از آنجا آغاز شد که چندی پیش از - صبح 30 خرداد -  ۱۲۰ نفر از فعالان فرهنگی دانشگاه با مشاهده عملکرد ضعیف ۵ ساله رئیس دانشگاه، از وی درخواست جلسه پرسش و پاسخ نمودند اما ایشان با بی توجهی تمام، حاضر به تشکیل این جلسه نشد تا جلسات پرسش و پاسخ از سال ۸۵ تا کنون در حد یک جلسه باقی بماند! پس از این اقدام، دانشجویان، سکوت در برابر تخلفات ایشان را بیش از این جایز ندانسته و با تجمع در مقابل ساختمان مرکزی دانشگاه خواستار توضیح مسئول ارشد دانشگاه شدند که این موضوع بنابر اطلاعیه حراست دانشگاه خلیج فارس منجر به احضار این ۱۲ نفر به کمیته انضباطی شد.

بنابر اطلاعیه مذکور، حراست این دانشگاه عقیده دارد که دولت شعبه ای از ولایت است فلذا نقد رئیس دانشگاه نقد ولایت است! از این رو کوچکترین انتقادی به رئیس دانشگاه از طرف تشکل های انقلابی موجب زدن انگ ضد ولایت به آنان می شود!!!! اما شاهد بودیم وقتی تیغ حمله دشمنان داخلی و فتنه گران به سمت ولایت و اسلام کشیده می شد مسئولان این دانشگاه سکوت اختیار می کردند.

این در حالی است که اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه در نشریه خود مباحثی چون لزوم تغییر در اندیشه دینی با عنوان "رفورمیسم دینی، ضرورتی انکار ناپذیر" را مطرح کرده و بارها از واژه های "رنسانس اسلامی " استفاده نمودند و این سوابق همراه با اهانت های متعدد و صریح ایشان به مقام عظمای ولایت و دکتر احمدی نژاد و صراحتا دروغگو خواندن وی و یا اهانت به شعائر مذهبی چون عزاداری برای امام حسین(ع) هیچ گاه مورد توجه مسئولین دانشگاه خلیج فارس قرار نگرفته تا این موضوع در کنار نصب مدیران اصلاح طلب از سوی رییس دانشگاه و نحوه تعامل وی با سران اصلاح طلب استان، سیاسی بودن مدیریت وی را به اذهان مردم و دانشجویان خطور نماید. این در حالی است که رییس دانشگاه بارها در جمع دانشجویان اعلام کرده که تحصن ۸۸ توسط اصلاح طلبان بوشهر برنامه ریزی و با اجرای لایه دوم انجمن اسلامی دانشگاه اجرا شده است.

همچنین دانشجویان این دانشگاه طی بیانیه ای اعلام کردند: سناریوی مدیران اصلاح طلب دانشگاه را برای ایجاد اغتشاش در آستانه ۱۸ تیر و حذف دانشجویان ارزشی در آستانه انتخابات مجلس را با شکست مواجه می کنیم.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

" ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص "

در ادامه ی سناریوی منکوب و منزوی نمودن جریان حزب الله در دانشگاه خلیج فارس و نیز در پی احضار ۱۲ نفر از فعالین جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی، ساعت ۱۳روز یکشنبه مورخ 18/4/1390 حکم یک ترم تعلیق (اخراج) با احتساب سنوات از سوی کمیته انضباطی دانشگاه برای تمامی این افراد صادر شد و همگان را در تعجب فرو برد.

بدینوسیله ما دانشجویان، افشای سناریوی مسئولین اصلاح طلب را در افکار عمومی امت حزب الله وظیفه خود می دانیم.

حال که گرد و غبار فتنه ۸۸ به لطف هدایت پیر طریق و تبعیت امت بصیر، از چهره شهر و دیارمان زدوده گشته است، سناریوی ایجاد اغتشاش و ملتهب نمودن فضای جامعه و دانشگاه با هر نام و بهانه ای و در روزی همچون ۱۸ تیر، به عنوان تاکتیک مقطعی فتنه گران داخلی و خارجی دنبال می شود، صدور حکم اخراج برای دانشجویان ولایی در روز ۱۸ تیر نیز همین سناریو را به ذهن متبادر می سازد.

تحت فشار قرار دادن دانشجویان حزب اللهی در چنین روزی نه تنها یک سوء تدبیر انکار ناپذیر است که شائبه ی به اغتشاش کشاندن دانشگاه از طریق تحریک دانشجویان ولایی و مصادره ی آن به نام موج مرده ی فتنه را تداعی می کند.

صدور این احکام در ادامه ی تلاش وافر برخی مسئولین اصلاح طلب دانشگاه ( در آستانه انتخابات مجلس ) برای حذف جریان اصولگرا و قلع و قمع این دانشجویان طراحی شده است.

ما دانشجویان وظیفه خود می دانیم که در راستای خنثی سازی این سناریوی از پیش طراحی شده، با حفظ آرامش، مطالبات خود را تا رسیدن به حقِ خویش دنبال کنیم و در این راه، مسئولین دولت محترم و خدمتگزاران نظام را مرجع منصفی برای شنیدن درد دلها و حقوق پایمال شده مان بدانیم.

والسلام علی من اتبع الهدی

اسامی و سوابق دانشجویان بدین شرح است:

 ۱-عباس حاجی حسینی مسئول سابق بسیج دانشجویی و نویسنده نشریات دانشجویی

۲-عباس عالی زاده عضو کمیسیون تشکیلات دفترمرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور و مسئول سابق کانون مطالبات بسیج دانشجویی

۳- مجید زارعی مسئول اسبق هیات محبین اهل بیت (ع) و نویسنده نشریات دانشجویی

۴- احمد کرمی نژاد مدیرمسئول هفته نامه دانشجویی سرخط وابسته به بسیج دانشجویی ( نشریه برگزیده هفتمین جشنواره نشریات دانشجویی کشور )

۵-مجتبی محمدیان دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس

۶- مهدی مقدسی عضو سابق شورای مرکزی کانون قرآن و عترت(ع) اداره امور فرهنگی و دبیر سابق سیاسی بسیج دانشجویی

۷- مهدی طاهری عضو سابق شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس

۸- محسن عبدالهی مسئول سابق بازرسی بسیج دانشجویی، فعال سیاسی دانشگاه

۹- میثم جوکار مسئول سابق کانون بصیرت و زمان آگاهی بسیج دانشجویی،عضو کانون طرح ولایت استان

۱۰-عبد الحمید سراجی دبیر سابق جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس

۱۱- محمد حسین عظیمی مدیر مسئول نشریه ویترین وابسته به بسیج دانشجویی و مسئول اسبق کانون بیداری اسلامی

۱۲- علیرضا طاهریان مسئول سابق هیات محبین اهل بیت (ع)

از همه دانشجویان و فعالین فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی انتظار می رود تا ضمن محکوم کردن اقدام اخیر راه را بر آنهایی که می خواهند از توفیقات و برکات این نظام یعنی دانشجویان ولایی و بصیر بکاهند، ببندند و ذره ای از حق خویش در این زمینه کوتاه نیایند. 

 

  • سید هادی مصطفوی