راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

راز 57

ملتی که عقب‌نشینی‌هایش را جشن می‌گیرد، دشمنش را به پیشروی ترغیب می‌کند.

طبقه بندی موضوعی

پرونده‌ای برای طلاق عاطفی

جمعه, ۳۱ تیر ۱۳۹۰، ۱۲:۳۴ ب.ظ

اما چرا این روابط دوستانه و عاشقانه اوایل زندگی و آن رفاقت عظیمی که زن و مرد در ابتدای زندگی مشترک با یکدیگر دارند تدریجا کمرنگ شده و بعضا از بین می رود؟ چرا دوستی و محبت جای خود را به عناوینی چون تحمل و نفرت می دهند؟ و چراهایی از این قبیل!

پاسخ این سؤالات، معطوف به یک یا دو مورد خاص نیست که به صورت تمام و کمال بتوان آنها را بیان کرد و نتیجه ی واحد گرفت؛ بلکه موارد بسیار زیادی در پدید آمدن جدایی عواطف همسران دخالت دارند: آزادگذاشتن فرزندان توسط والدین در انتخاب همسر، عدم تربیت صحیح فرزندان از جانب والدین در نحوه ی درست برخورد با مشکلات در طول زندگی، ناآگاهی جوانان از نیازهای زندگی مشترک، عدم آگاهی صحیح از مسائل زناشویی و امور مربوط به غرایز جنسی طرفین، عدم پایبندی و توجه به آموزه های دینی ازدواج و زندگی زناشویی، پرشدن فراغت همسران خصوصا مردان توسط مشغله و امور کاری جهت تأمین معاش خانواده، عدم اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه های جمعی و مسئول خصوصا صدا و سیما در مسائل قبل و بعد از ازدواج، گذراندن اوقات فراغت همسران و عموما خانواده ها توسط شبکه های ماهواره ای از جمله شبکه های فارسی زبان، در دسترس نبودن راهنمایان و مشاوران جهت مراجعه و رفع مشکلات زناشویی و نیز عدم تمایل خانواده ها برای مراجعه به ایشان جهت رفع مشکلات و ده ها مشکل ریز و درشت دیگر که فعلا از ارائه آنها می گذریم، در این پیشامد ناگوار مؤثراند که در اینجا سعی گردیده به تشریح برخی از موارد مذکور پرداخته شود.

ابتدا بهتر است شرح ماجرای دیدار خودم با یکی از مشاوران ازدواج را برای شما بگویم. وقتی از ایشان دلیل این اتفاق یعنی طلاق عاطفی را پرسیدم ایشان در پاسخ به این سؤال، مجموعه ای از مشکلات و سؤالات مراجعه کنندگانش را که در پرونده شان موجود بود به بنده نشان دادند. با خواندن آن پرونده ها ابتدا دریافتم که 80 الی 90 درصد مراجعه کنندگان، زن و شوهرهایی هستند که هنوز بیش از سه چهار سال از آغاز زندگی مشترکشان نمی گذشت و مابقی هم به میانسالی نمی رسیدند. پس از آن وقتی مشکلات زوج های جوان را با هم مرور می کردیم دریافتم بزرگترین مشکل آنها که شدیدا نیاز به مشاوره داشتند عدم دلبستگی همسرانشان به ایشان بود که این عدم دلبستگی خود را بیشتر در زمینه مسائل جنسی نشان می داد.

آنگاه در مورد عمومیت این مشکلات و آمار مربوطه جویا شدم که دریافتم نه تنها ایشان بلکه کلیه مشاوران در سطح استان در این مورد و موارد مشابه اتفاق نظر دارند؛ و زمانی شگفتی بنده را بیشتر کرده بود که در کلان شهرهایی چون تهران آمارها بیش از این مقدار را نشان می دادند؛ اما به راستی چرا این گونه مشکلات آن هم در اوایل زندگی مشترک به سراغ زوج های جوان می آیند؟

متأسفانه با پیشرفت جوامع و گسترش امکانات و اسباب مدرن در بین مردم و در پی آن رواج این عقیده در جامعه که دارندگان این کالاهای مدرن از فرهنگ و ارج و قرب اجتماعی بالاتری برخوردارند ( عنوانی که امروزه از آن به باکلاسی یاد می شود ) این احساس نیاز به داشتن کالاهای تجملی که از طریق همه اعضای خانواده به سرپرست خانواده منتقل می شود، وی را در یک دوراهی قرار می دهد که یک راهش عدم توجه به خواسته های آنان است و دیگری برآوردن احتیاجات ایشان؛ که اینک شاهد آن هستیم که غالب سرپرستان خانواده راه دوم را برمی گزینند که آن هم به نوبه خود دلایلی دارد ( که در شماره های 4 و 6 فؤاد در مقالات زن ابزار نیست 1 و 2 به شرح آن پرداختیم ). اما همه می دانیم که سرپرست خانواده در تأمین احتیاجات نوظهور اعضای خانواده اش که هزینه سنگینی را در بر دارد، درآمد مکفی و لازم را نداشته و لاجرم به مشاغل سخت تر و بیشتر و با درآمد بالاتر روی آورده تا بتواند به خواسته های جدید خانواده جامه ی عمل بپوشاند. با کمی تحقیق درخواهیم یافت که آمار چندشغله ها و ساعات اضافه کاری در سال های اخیر رشد بالایی داشته است که این آمار مؤید ادعای اخیر می باشد. طبیعی است با افزایش ساعات کاری، شخص دچار خستگی مفرط گردیده و توان پرداختن به سایر مسائل زندگی خود را نخواهد داشت. این ناتوانی زمانی بیشتر می شود که سرپرست خانواده درگیر مسائلی همچون پرداخت اقساط وام ها و کالاهای خریداری شده، نگرانی از ادامه حضورش در محیط کاری، اصرارهای نسنجیده ی اعضای خانواده خصوصا همسرش در قبال خرید کالاهای جدیدتر و مدرن تر، چشم و هم چشمی هایی که توجه فرد را به تجملات و اسباب زندگی سایرین جلب می کند و در یک کلام، مشکلاتی که زندگی مدرن و زندگی قسطی برای او به وجود آورده است، شود که البته اکثر خانواده های جوان و تازه شکل یافته از این ویژگی مستثنا نمی باشند.

مردی را تصور کنید که با همه ی مشکلات گفته شده و نشده دست و پنجه نرم می کند و دیگر اوقات فراغت خود را هم یا صرف انجام کار می کند و یا مشغله ها و دغدغه های کاری، آرامش وی را از او صلب نموده اند. او چگونه می تواند در کنار این مسائل و مشکلات به بررسی مسائل معاشرتی خانواده و مسائل زناشویی بپردازد؟ مشکلات و دغدغه هایی که به کم رنگ شدن روابط زناشویی می انجامند و حال می بینیم که محبت و مودت بین همسران که اصل و اساس زندگی مشترک می باشند در زیر پای مشکلاتی که مسبب اصلی آن تجمل گرایی و زینت بخشی های کاذب به زندگی است، لگدمال شده و خود این امر، آغازگر اختلافات زناشویی است، که در درجه اول – طبق آمارهای زنده و حاضر – عدم پرداختن زن و شوهر به یکدیگر خصوصا در حیطه روابط جنسی است.

با نگاهی دقیق تر به آمار دادگاه های خانواده می بینیم که تدریجا دلایلی همچون عدم تمکین، نفقه، اعتیاد، بدخلقی و سایر موارد در علل آمده برای طلاق، جای خود را به عدم دلبستگی همسران به یکدیگر درحیطه روابط زناشویی می دهند؛ آماری که مخصوصا در کلان شهرها بیشتر به چشم می خورد و در یکی دو سال گذشته شدیدا مورد انتقاد محافل ارزشیابی و حامی خانواده قرار گرفتند.

***

اما عامل اثربخش دیگری که متأسفانه اکثر خانواده ها از آن غافل اند آن بخش از اوقات فراغتی است که صرف تماشای برنامه های ماهواره ای خصوصا برنامه های فارسی زبان می شود. برنامه هایی که تأثیرش به مراتب بر فرزندان و همسران جوان بیشتر است و آنها را به نوعی دچار سردرگمی و انحراف خواهد کرد. تغییر نحوه ی رویکرد جوانان به ازدواج، عادی شدن روابط ناسالم قبل از ازدواج حتی روابط جنسی، پذیرش این عقیده از سوی بیننده که زن و شوهر در روابط خود با دیگران نیز آزادی عمل عاطفی و جنسی دارند، کاهش استقبال جوانان به تشکیل خانواده، پذیرفتن فرهنگ غربی و به کار بستن آن در زندگی، تبدیل شدن ناهنجاری ها به هنجار و بسیاری از مسائلی از این دست که بیشتر از همه جوانان را مورد هدف خود قرار داده است.

از نزدیک شاهد بودیم و هستیم که برنامه های فارسی زبان شبکه های ماهواره ای ضربه سنگینی را بر پیکره ی خانواده ها وارد ساخته است که البته دلیل تسلیم شدن خانواده ها در مقابل این عضو جدیدالورود، واکسینه نبودن اعضای آن در مواجهه با این مهمان هرشب خانواده ها است. مهمانی که از ضعف فرهنگی و عقیدتی رسانه ملی یعنی صدا و سیما زیرکانه نهایت استفاده را برده و وارد فضای شخصی خانواده ها شده است.

صدا و سیما که بزرگترین ضعف آن در چند سال گذشته ضعف در حوزه ی فرهنگ و مسائل جوانان بوده است و هیچ گونه مقاومتی را در مقابل سریال های فارسی زبان ماهواره ای از خود نشان نداده است. به گونه ای که باید پذیرفت که این بار دزد با چراغ به خانه ما آمده است اما آنچه به سرقت برده، کالا و پول و امثال این ها نیست، اقتصاد نیست، فرهنگ است؛ فرهنگی که با آموزه ها و عقاید دینی عجین بوده و متأسفانه با ضعفی که رسانه ملی و در کنارش مطبوعات و جراید از خود نشان داده اند این اجازه را به مزدوران فرهنگی جنگ نرم داده است تا با خیال راحت و در روز روشن و بسیار آسان تر از آنچه که فکرش را می کردیم وارد کلیدی ترین و خصوصی ترین نهاد جامعه یعنی خانواده شوند و افسارشان را نیز به دست گیرند.

اما مطلبی که مهم است نحوه ی برخورد و مقابله با این شبکه ها است که به این موضوع هم در رسانه های ما پرداخته نشده است. روشن ساختن جوانان راجع به پشت پرده ی این شبکه ها و مالکان و دست هایی که در کاراند، خود به نحوی می تواند عرصه را برای آن دسته از خانواده هایی که هنوز این بشقاب جادویی را وارد زندگی خود نکرده اند روشن سازد.

 

اما مهم ترین و مناسب ترین کاری که از صدا و سیما انتظار می رود در اولویت برنامه هایش قرار دهد جذب خانواده ها مخصوصا جوانان به سمت برنامه های ساخت داخل از طریق رسانه ملی است که این مهم جز با ساخت و نمایش سریال ها و فیلم ها و میزگردها و برنامه های مناسب تحقق نمی یابد؛ برنامه هایی که بتواند به درد جامعه و جوانان ما بخورد و گرهی را از مشکلات ایشان باز نماید.

مقابله با الگو گرفتن از رخدادها و شخصیت های برنامه های ماهواره ای بخش دیگری از وظایف رسانه ها است که جز با ارائه ی الگوهای مناسب و اسلامی میسر نمی باشد که متأسفانه صدا و سیما در این عرصه دچار ضعف و سردرگمی بسیار شده است.

حال خانواده های جوان که سهم قابل توجهی را در مشاهده این برنامه ها دارند با الگوبرداری از آنها و وارد کردن شاخصه های تهاجمی غربی – که در درجه اول اخلاقیات را زیر پا می گذارد – به زندگی زناشویی خود، مشکلی دیگر را به سایر مشکلات زندگی خویش می افزایند که آن، تغییر دیدگاه های همسران در قبال مسائل اخلاقی و زناشویی است که هم به مرد و خصوصا به زن این آزادی را می دهد که در نوع ارتباط خود با دوستان و نزدیکانشان تجدید نظر نمایند و این اجازه را به آنها می دهد که مراودات عاشقانه و دلبستگی های زناشویی که پیش از این معطوف وی و همسرش بوده را به سایرین هم تعمیم دهد که خود این امر، موجبات تشکیک زن و شوهر به یکدیگر – از جمله در خانواده های جوان – را فراهم می آورد که اصلی ترین پیامد این ظن و گمان های مشابه آن، کاهش شدید دلبستگی طرفین در حیطه ی مسائل زناشویی علی الخصوص مسائل جنسی می باشد که نتیجه ی آن، وقوع طلاق عاطفی آن هم در اوایل زندگی مشترک است.

در پایان این مقاله بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری در مورد وظایف صدا و سیما را برای شما عزیزان بازگو می نمایم.

* این تذکرات، دوستانه و برادرانه و از روی دلسوزی و علاقه ی به شما و نیز علاقه ی به ملتی است که بایستی پای این تلوزیون و رادیو بنشینند . . . اگر خدای نکرده به گونه ای باشد که عده ای به یک دلیل، و عده ای به دلیل دیگر پای تلوزیون شما ننشینند، خسارت خیلی بزرگی است. اگر خرج کنید، ولی مستمع نداشته باشید، فایده ای ندارد. چنانچه یک عده از مؤمنین به یک دلیل ننشینند، یک عده آدم های با ذوق و با معرفت و سطح اندیشه ی بالا هم به یک دلیل ننشینند، یک عده عناصر انقلابی دلسوز هم به یک دلیل ننشینند، آن وقت چه کسی پای این دستگاه می نشیند؟! آنگاه این همه خرج، این همه نیروی انسانی، این همه تلاش مخلصانه . . . هدر خواهد رفت؛ حیف است.*  یک

* بدون شک امروز رسانه هایی وجود دارند که وقتی می خواهند برنامه ریزی کنند، این را رعایت می کنند که چه بکنیم که مخاطب ما از اسلام دور بشود؛ به اسلام نزدیک نشود! ممکن بود یک روز ما فکر کنیم که دولت های اروپایی یا امریکایی یا کشورهای عربی به ما چه کار دارند؛ سیاستی دارند و می خواهند مخاطب خودشان را سرگرم کنند . . . اما امروز دیگر این فکر را نمی توانیم بکنیم. می بینید که امروز در دنیا چه خبر است. می بینید که از اثرگذاری اسلام و ساخت انسان مسلمان و آنچه آنها به آن " بنیادگرایی اسلامی " می گویند، چه وحشتی در دنیا هست. آیا معقول است که بر اساس این وحشت برنامه ریزی نکنند؟ بلاشک امروز برای مخاطبان اروپایی و مخاطبان آسیایی – یعنی منطقه شرق آسیا؛ آنجاهایی که محیط اسلامی است . . . – بر اساس همان وحشت برنامه ریزی می شود . . . بنابراین شما در جبهه ای به عرض دنیا قرار دارید.*  دو

امید است که در فرصت های آینده به شرح و بررسی موارد دیگر پرداخته شود.

-----------------------------------------------------------

* یک / بیانات در جمع مسئولان صدا و سیما - مرداد 1369

* دو /بیانات در جمع مدیران شبکه دوم سیما - بهمن 1370         

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی